جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه کاغه: (تعداد کل: 3)

کاغه

[غَ / غِ] (ص) تن زده. متجاهل. (فرهنگ اسدی) :
پس شتابان آمد اینک پیرزن
روی یکسو کاغه کرده خویشتن.رودکی.
|| ابله و جاهل و ساده دل. (ناظم الاطباء) :
هر کسی بر قومِ خود ایثار کرد
کاغه پندارد که او خود کار کرد.
مولوی (مثنوی ج1 ص1229).

کاغه

[غَ] (اِخ) نام یکی از دهستانهای سه گانهء بخش دورود شهرستان بروجرد است این دهستان در خاور دورود و باختر الیگودرز واقع از شمال به دهستان جاپلق و از جنوب به دهستان زلقی محدود است، موقعیت آن جلگه و هوای آن معتدل است از 21 آبادی تشکیل گردیده و جمعیت...

کاغه

[غِ] (اِخ) مرکز دهستان کاغه بخش دورود شهرستان بروجرد 43هزارگزی خاور دورود در 2هزارگزی شوسهء دورود به شاه زند واقع است و جلگه و آب و هوایش معتدل و سکنه آن 605 تن است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج6).
ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.