[چَ / چِ] (ص نسبی، اِ) خادم امرد صوفیان در خانقاه. مثال: چراغی مرشد آمد؛ یعنی شاگرد و خادم مرشد آمد. رجوع به چراغ شود. || زمینی که وقف شده باشد از برای مسجد و اماکن متبرکه. || نذری که جهت روشنائی و اماکن متبرکه به خدام دهند. || صدقه...
اگر قافیهها بر دلات نشستهاند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بیهیچ چشمداشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.