جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پیشوا: (تعداد کل: 3)
پیشوا
(ص مرکب، اِ مرکب) هادی. قائد. لمه. قدوه. قده. امام. (مهذب الاسماء). اسوه. (منتهی الارب). مقتدی. (دهار). مقتفی؛ پیشرو (صحاح الفرس). سرآهنگ. سرهنگ. رهبر. سر. زعیم. (مهذب الاسماء) (دهار). بزرگ گروه. راهنمای جماعت. مقابل پس ایست و پی شو و پس رو و پیرو. (انجمن آرای ناصری) :
حرمت نگه داری...
حرمت نگه داری...
پیشوا
[شْ] (اِخ) نام ایستگاهی میان راه تهران به بندر شاه در 53 هزارگزی تهران و میان دو ایستگاه ورامین و ابردژ. و در دو هزارگزی قصبهء پیشوا. و آن ایستگاه چهارم است از سوی تهران.