پیشوا

معنی پیشوا
(ص مرکب، اِ مرکب) هادی. قائد. لمه. قدوه. قده. امام. (مهذب الاسماء). اسوه. (منتهی الارب). مقتدی. (دهار). مقتفی؛ پیشرو (صحاح الفرس). سرآهنگ. سرهنگ. رهبر. سر. زعیم. (مهذب الاسماء) (دهار). بزرگ گروه. راهنمای جماعت. مقابل پس ایست و پی شو و پس رو و پیرو. (انجمن آرای ناصری) :
حرمت نگه داری همی، حری بجای آری همی
واجب چنین بینی همی، ای پیشوای پیش بین.
فرخی.
بر آشکار و نهان واقف است خاطر تو
که رهنمای وجودست و پیشوای عدم.
مسعودسعد.
ای پیشوا و قبله خود امیدوار باش
کز عمر خویش دشمنت امیدوار نیست.
مسعودسعد.
گر همی حق بود چو تو باید
شاعران را که پیشوا باشد.مسعودسعد.
گرچه روز آمد به پیشین از همه پیشینیان
بیش پیشم در سخن داند کسی کو پیشواست.
خاقانی.
دست و زبانش چرا نداد بریدن
محتسب شرع و پیشوای صفاهان.خاقانی.
پیشوای علما جامهء من
نزپی بیشی و پیشی پوشد.خاقانی.
پیش مهدی به پیشگاه هدی
عدل را پیشوا فرستادی.خاقانی.
برنامده سپیدهء صبح ازل هنوز
کو بر سیه سپید ابد بوده پیشوا.خاقانی.
دعای خالص من پس رو مراد تو باد
که به زیاد توام نیست پیشوای دعا.خاقانی.
هست طریق غریب اینکه من آورده ام
اهل سخن را سزد گفتهء من پیشوا.خاقانی.
بنده خاقانی بخدمت نیم روخاکی رسید
سهو و خسران پس نهاد و سهم خسرو پیشوا.
خاقانی.
پس رو اندر بازگشتن گردد آری پیشوا.
مجیر بیلقانی.
گفت کای پیشوای دیو و پری
چون هنر خوب و چون خرد هنری.نظامی.
خیالت پیشوای خواب و خوردم
غبارت توتیای چشم دردم.نظامی.
همه گر پس رو و گر پیشواییم
در این حیرت برابر می نماییم.عطار.
سر او بخوارزم فرستادند و پیشوای کار و روی بازار او سعدالدین... نام شخصی بود صاحب ذکاء. (جهانگشای جوینی).
شنید این سخن پیشوای ادب
بتندی برآشفت و گفت ای عجب.سعدی.
امام رسل پیشوای سبیل
امین خدا مهبط جبرئیل.سعدی.
پیشوای دو جهان قافله سالار وجود
کوست مقصود ز یاسین و مراد ازطه.
هندوشاه نخجوانی.
وابسته از عناصر و افلاک و انجمی
و آنگه بعقل می همه را گشته پیشوا.
سراج الدین قمری.
صیر؛ پیشوای جهودان. (منتهی الارب). اسقف، سُقف، سُقف؛ پیشوای ترسایان.
-پیشوا رفتن؛ استقبال کردن، پیشواز رفتن. پیشباز رفتن :
بکوی عاشقی شرطست راه عقل نارفتن
چو درد عشق پیش آید بصد جان پیشوا رفتن.
خاقانی.
شعار عاشقان دانی درین ره چیست ای رهرو
غمش را پیروی کردن بلا را پیشوا رفتن.
سلمان ساوجی (از آنندراج).
- پیشوای فرستادگان؛ کنایه از حضرت رسالت پناه محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم. (آنندراج) (مجموعهء مترادفات ص123).
|| (اِ مرکب) نوعی از جامه که زنان پوشند. (برهان). مقابل بغل بند. (فرهنگ نظام). پیشواز.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.