جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پوزش: (تعداد کل: 1)
پوزش
[زِ] (اِمص) اسم از مصدر فراموش شدهء پوزیدن مستعمل در ویس و رامین. عذر. (دهار). معذرت. اعتذار. عذرخواهی. بهانه. عذر خواستن. (اوبهی). استغفار. طلب عفو. عذر که از قصور یا تقصیری خواهند:
پوزش بپذیرد و گناه ببخشد
خشم نراند بعفو کوشد و غفران.رودکی.
گرایدونکه پوزش پذیری ز من
و گر نیست(1) رنج آید از...
پوزش بپذیرد و گناه ببخشد
خشم نراند بعفو کوشد و غفران.رودکی.
گرایدونکه پوزش پذیری ز من
و گر نیست(1) رنج آید از...