جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پرناله: (تعداد کل: 1)
پرناله
[پُ لَ / لِ] (ص مرکب) پراَنین :
زمانی برق پرخنده زمانی رعد پرناله
چنان مادر ابر سوگ عروس سیزده ساله.
رودکی.
همی کوه پرناله و پرخروش
همی سنگ خارا برآمد بجوش.فردوسی.
پرنامبوک.
[پِ] (اِخ)(1) ناحیه ای در برزیل، از سمت مشرق به اقیانوس اطلس و از سمت شمال به پاراهی با، ریوگراندونرت، سه آرا و از...
زمانی برق پرخنده زمانی رعد پرناله
چنان مادر ابر سوگ عروس سیزده ساله.
رودکی.
همی کوه پرناله و پرخروش
همی سنگ خارا برآمد بجوش.فردوسی.
پرنامبوک.
[پِ] (اِخ)(1) ناحیه ای در برزیل، از سمت مشرق به اقیانوس اطلس و از سمت شمال به پاراهی با، ریوگراندونرت، سه آرا و از...