جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پرشتاب: (تعداد کل: 1)
پرشتاب
[پُ شِ] (ص مرکب) که بسیار شتابد. || چالاک. سریع. تند :
یکی مرد بینادل پرشتاب
فرستم بنزدیک افراسیاب.فردوسی.
یکی سوی خشکی یکی سوی آب
برفتند شادان دل و پرشتاب.فردوسی.
خرامید با بندهء پرشتاب
جهانجوی دستان از این سوی آب.
فردوسی.
برفتند با پند افراسیاب
بآرام پیر و جوان پرشتاب.فردوسی.
یکی خنجر تیز بستد چو آب
بیامد کشنده سبک پرشتاب.فردوسی.
|| بی...
یکی مرد بینادل پرشتاب
فرستم بنزدیک افراسیاب.فردوسی.
یکی سوی خشکی یکی سوی آب
برفتند شادان دل و پرشتاب.فردوسی.
خرامید با بندهء پرشتاب
جهانجوی دستان از این سوی آب.
فردوسی.
برفتند با پند افراسیاب
بآرام پیر و جوان پرشتاب.فردوسی.
یکی خنجر تیز بستد چو آب
بیامد کشنده سبک پرشتاب.فردوسی.
|| بی...