جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پرده نشین: (تعداد کل: 1)
پرده نشین
[پَ دَ / دِ نِ] (نف مرکب)مستوره. مخدره. (منتهی الارب) :
پرده شناسان بنوا در شگرف
پرده نشینان بوفا در شگرف.نظامی.
ای مدنی برقع مکی نقاب
پرده نشین چند بود آفتاب.نظامی.
کجا رسد بجمال تو آفتاب که نیست
بلطف پرده نشین شوخ چشم بازاری.
رفیع الدین لنبانی.
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری...
پرده شناسان بنوا در شگرف
پرده نشینان بوفا در شگرف.نظامی.
ای مدنی برقع مکی نقاب
پرده نشین چند بود آفتاب.نظامی.
کجا رسد بجمال تو آفتاب که نیست
بلطف پرده نشین شوخ چشم بازاری.
رفیع الدین لنبانی.
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری...