جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه هتک: (تعداد کل: 8)
هتک
[هَ] (ع اِمص) پرده دری. (ناظم الاطباء) (غیاث). || ربودگی ناموس. (ناظم الاطباء). بی عصمتی. || رسوایی و بی آبرویی. || افتضاح و بدنامی. || فاش شدگی عیب. (ناظم الاطباء).
هتک
[هَ] (ع مص) دریدن پرده و مانند آن را: هتک الستر هتکا؛ پاره کرد آن پرده را. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه) (منتهی الارب). پرده دریدن. (دهار) (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || کشیدن و از جای کندن پرده و مانند آن. (ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغه) (از...
هتک
[هَ تِ] (ع اِ) حقارت و خفت. || سوء ادب. (ناظم الاطباء)(1).
(1) - این معانی در جای دیگر دیده نشد.
(1) - این معانی در جای دیگر دیده نشد.
هتک
[هَ تِ] (ع ص) ثوب هتک؛ جامهء پاره پاره و چاک خورده. (اقرب الموارد).
هتک
[هِ تَ] (ع اِ) پوست پاره ای که بر روی بچهء درکشیده از شکم برآید. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه). پرده ای که بروی بچهء درکشیده از رحم برآید. (ناظم الاطباء). || (ص) ثوب هتک؛ جامهء پاره پاره شده. (از معجم متن اللغه).
هتک
[هُ] (ع اِ) نیم شب. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه).
هتک
[هَ] (ع اِ) کفج نباتی است. (مهذب الاسماء).
هتک
[هَ تَ] (اِ) کلمهء عامیانه ای است که در اینگونه ترکیب ها: هتک کسی را پاره کردن یا هتکش پاره شد، و از این قبیل به کار میرود و مراد کون است و معمو در موارد کار طاقت فرسا که از کسی کشیده شود استعمال میگردد.