[نَ وَ دی دَ] (مص) طی کردن (برهان قاطع) (آنندراج) بریدن (آنندراج) پیمودن [ راه ] (فرهنگ فارسی معین) قطع کردن درنوشتن سپردن نبشتن( 1) : بپوشی همان پوستین سیاه یکی دشنه بستان و بِنْوَرد راهفردوسی گفتا برو به نزد زمستان به تاختن صحرا همی نورد و بیابان همی...