جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه نم: (تعداد کل: 4)
نم
[نَ] (اِ)( 1) تری رطوبت (انجمن آرا) (آنندراج) رطوبت اندک (برهان قاطع) رطوبت و تری اندک (ناظم الاطباء) نمج ندی بلل نداوت ندوت (یادداشت مؤلف) : به دریا به آب اندرون نم نماند که چوبینه را شاه بایست خواندفردوسی چو از دامن ابر چین کم شود بیابان ز باران پر...
نم
« سوختهء نم داشت » [نِ] (اِ) نیم نصف( 1) (فرهنگ فارسی معین) رجوع به نم داشت شود ( 1) - در اقدم نسخ کلیله و دمنه (سوختهء نیم داشت) آمده رجوع شود به کلیله و دمنه چ مینوی ص 50 حاشیهء سطر 3 (از فرهنگ فارسی معین).
نم
[نَم م] (ع مص) سخن چینی کردن (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (دهار) (از منتهی الارب ||) فاش کردن سخن را به اشاعت و افساد (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) فاش کردن خبر را به قصد فتنه انگیزی و ایجاد وحشت (از ناظم الاطباء||) آراستن سخن را به دروغ (از...
نم
[نُم م] (ع ص، اِ) جِ نَمّ، به معنی سخن چین (از اقرب الموارد) (از المنجد ||) سخن چین، نمه مؤنث (آنندراج) رجوع به معنی قبلی شود.