جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه نغنغه: (تعداد کل: 2)
نغنغه
[نُ نُ غَ] (ع ص) زن احمق و ضعیف (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) تأنیث نغنغ (منتهی الارب) رجوع به نُغنُغ شود (|| اِ) درد حلق درد که در حلق احساس شود (از متن اللغه ||) گوشت پارهء بالای گردن شتر که در نشخوار کردن بجنبد (منتهی الارب) ||موضعی است...
نغنغه
[نَ نَ غَ] (ع مص) دردگین نغنغ گردیدن (آنندراج) عارض شدن درد در نُغنُغ کسی (از ناظم الاطباء (||) اِ) غده ای که در حلق باشد (از اقرب الموارد) (از متن اللغه ||) آواز لطیف و نغمهء سرود (غیاث اللغات از لطایف اللغات).