نغنغه
[نُ نُ غَ] (ع ص) زن احمق و ضعیف (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) تأنیث نغنغ (منتهی الارب) رجوع به نُغنُغ شود (|| اِ) درد حلق درد که در حلق احساس شود (از متن اللغه ||) گوشت پارهء بالای گردن شتر که در نشخوار کردن بجنبد (منتهی الارب) ||موضعی است بین لهاه و شوارب در حلقوم (از اقرب الموارد ||) هر ورمی که در آن استرخاء باشد (از اقرب الموارد) (از متن اللغه).