جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه نصرت: (تعداد کل: 5)
نصرت
[نُ رَ] (ع اِمص، اِ) یاری کردن یاری دادن (غیاث اللغات) (از بهار عجم) دستگیری حمایت کمک یاری اعانت (ناظم الاطباء) یاری یاریگری نصر (یادداشت مؤلف) معاونت نصره رجوع به نصره شود : نصرت از ایزد عز ذکره باشد (تاریخ بیهقی ص 435 ) نصرت به دین کن ای بخرد...
نصرت
[نُ رَ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز با 87 تن سکنه رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 شود.
نصرت
[نُ رَ] (اِخ) سلطان حسین طالشی گیلانی مشهور به سلطان بیگ بن پناه بیگ، از خدمتگزاران امرای عهد قاجار و از شاعران قرن از فحول شعرای این عهد » سیزدهم است، مدتی در شیراز بوده سپس به تهران آمده و سرانجام به گیلان بازگشته و به روایت هدایت بوده، قصیده...
نصرت
[نُ رَ] (اِخ) عباسقلی خان دکنی هندی از پارسی گویان دکن است در عهد فتحعلی شاه قاجار سفری به ایران کرده، خط خوشی داشته او راست: ز بیم آن که دوران شایدش از من جدا سازد به رویش هر نگاه من نگاه آخرین باشد * عقده در کار من از...