جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه منزله: (تعداد کل: 3)
منزله
[مَ زِ لَ] (ع اِ) جای فرودآمدن. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به منزل شود. || سرای. (منتهی الارب). سرای و خانه. (ناظم الاطباء). دار. ج، منازل. (از اقرب الموارد). || آبخور. || مرتبه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رتبه و جمع بسته نشود. (از اقرب...
منزله
[مَ زِ لَ / لِ] (از ع، اِ) رتبه و درجه و پایه و مقام و جای. (ناظم الاطباء). منزله. منزلت. رجوع به منزله و منزلت شود.
- به منزلهء فلان؛ به جای فلان. (ناظم الاطباء). همچو فلان. به مثابهء فلان. در حکم فلان : رای نیکو را در باب حاجب...
- به منزلهء فلان؛ به جای فلان. (ناظم الاطباء). همچو فلان. به مثابهء فلان. در حکم فلان : رای نیکو را در باب حاجب...