(1) [مَ حَ] (ع اِمص) نمکینی. (غیاث). مأخوذ از تازی، زیبایی و دلربا بودن و خوب صورتی و لطافت و نیکویی و زیبایی دهان و چشم و ابرو. (ناظم الاطباء). بانمکی. نمک داری. حسن. خوبی. شیرینی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ملاحه. رجوع به ملاحه شود :
همه زیب و لطفی...