جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مقلد: (تعداد کل: 4)

مقلد

[مُ قَلْ لِ] (ع ص) آن که خود را به بستن گردن بند، زینت کرده باشد. (ناظم الاطباء). || عمل کننده بر قول کسی بغیر دلیل. (غیاث). تقلید کننده و آنکه بر قول کسی بدون دلیل عمل کند. پس ایست. (ناظم الاطباء). آن که از خود تصرفی ندارد. آن که...

مقلد

[مُ قَلْ لَ] (ع ص) فقیه مفتی که تقلید او کنند در احکام فروع دین. مقابل مُقَلِّد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || پیشوایی که کارهای قوم بر عهدهء اوست. (از اقرب الموارد). || اسب سابق و درگذرنده از اسبان که نشانهء سباق بر گردن وی بسته باشند. || (اِ)...

مقلد

[مِ لَ] (ع اِ) کلید. ج، مقالد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). معرب از کلید. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مقلید شود. || کوژکلید. (مهذب الاسماء). کلید بر شکل داس. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خنور. (منتهی الارب) (آنندراج)...

مقلد

[مُ قَلْ لَ] (اِخ) ابن المسیب بن رافع عقیلی مکنی به ابوحسان و ملقب به حسام الدوله (مقتول به سال 391 ه .ق.). از امرای بنی عقیل، صاحب موصل از 387 تا 391 ه . ق. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از بنی هوازن بود و پس از درگذشت برادر...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.