جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه معتصم: (تعداد کل: 5)

معتصم

[مُ تَ صِ] (ع ص) چنگل زننده در چیزی برای استعانت و نجات. (غیاث) (آنندراج). چنگ درزننده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد) : به حبل تقوی و یقین و عروهء وثقی دین متمسک و معتصم بوده است. (سندبادنامه ص216). و به حبل متین او معتصم و در...

معتصم

[مُ تَ صَ] (ع اِ) پناه جای. (ناظم الاطباء). || دست آویز. آنچه در او چنگ در زنند :
ای فتی فتوی غدرت ندهم
کافت غدر هلاک امم است...
خانه در کوی وفاگیر و بدان
که ترا حبل متین معتصم است.خاقانی.
همچنین تا هفت بطن ای بوالکرم
می شمرتوزین حدیث معتصم.
مولوی (مثنوی چ خاور ص205).

معتصم

[مُ تَ صِ] (اِخ) پسر سلطان زین العابدین بن شاه شجاع از آل مظفر بود که پس از مرگ تیمور چند روزی کروفری داشت. و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 صص 574 - 576 و تاریخ مغول تألیف عباس اقبال ص441 شود.

معتصم

[مُ تَ صِ] (اِخ) معتصم بالله :
آنچه این مهتر دهد روزی به کهتر شاعری
معتصم هرگز به عمراندر نداد و مستعین.
منوچهری.
کجا شده ست چو هارون و بعد او مأمون
کجاست معتصم و معتضد کجاست دگر.
ناصرخسرو.

معتصم

[مُ تَ صِ] (اِخ) ابن صمادح. رجوع به ابویحیی محمد بن معن بن محمد بن احمد صمادح و اعلام زرکلی ج 3 ص990 و قاموس الاعلام ترکی شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.