جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مزبله: (تعداد کل: 2)
مزبله
[مَ بَ / بُ لَ] (ع اِ) سرگین جای. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج، مَزابل. جای سرگین انداختن. (اقرب الموارد). و جای نجاست انداختن. این اسم ظرف است مأخوذ از زِبل که به معنی سرگین است. (آنندراج) (غیاث اللغات).