جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مذکر: (تعداد کل: 4)
مذکر
[مَ کَ] (ع اِ) اسم مکان است از ذِکْر. (از متن اللغه). رجوع به ذکر شود.
مذکر
[مُ کِ] (ع ص) امرأه مذکر؛ زنی که پسر زاید. (مهذب الاسماء). زن که همه پسر زاید. (منتهی الارب) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). || طریق مذکر؛ راه خوفناک. (منتهی الارب). مخوف. (اقرب الموارد). مخوف صعب. مُذَکَّر. (از متن اللغه). || یوم مذکر؛ روز سخت. (منتهی الارب). جنگ صعب...
مذکر
[مُ ذَکْ کَ] (ع ص) ضد مؤنث. (اقرب الموارد). نرینه. (مهذب الاسماء) (تفلیسی). مرد. نر. ضد ماده. (غیاث اللغات). || سیف مذکر؛ شمشیر آبدار. (منتهی الارب). ذوالماء. (اقرب الموارد). آن شمشیری که کناره پولاد بود میانه نرم آهن. (مهذب الاسماء). ذَکَر. (متن اللغه). || یوم مذکر؛ روز سخت. (منتهی الارب)....