جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه لحاظ: (تعداد کل: 3)

لحاظ

[لَ] (ع اِ) دنبال چشم متصل به صُدغ. (منتهی الارب). مؤخر عین. یعنی گوشهء چشم که سوی گوش بود. و فی الخلاص، لحاظ بالکسر؛ دنبال چشم. گوشهء چشم از سوی گوش. (دهار).

لحاظ

[لِ] (ع اِ)(1) داغی است زیر چشم. (منتهی الارب). داغ که بر گوشهء چشم اشتر نهند. (مهذب الاسماء). || پر سترده از بال مرغ. (منتهی الارب). || پر اعلای تیر. || نظر. جهت. جنبه. اعتبار. حیثیت.
- از این لحاظ؛ از این نظر. از این حیث.
- از لحاظِ؛ از نظرِ. از...

لحاظ

[لِ] (ع مص) نگاه داشتن به چشم چیزی را. (منتهی الارب). || ملاحظه. دیدن.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.