جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه قندیل: (تعداد کل: 2)
قندیل
[قِ] (معرب، اِ) چراغ.(1) چیزی است که در آن چراغ می افروزند و آن معرب کندیل است. (از آنندراج رسالهء معربات). چراغ و چروند. (ناظم الاطباء). المصباح للسراج. ج، قنادیل. (اقرب الموارد). چراغدان و فانوس. (ناظم الاطباء). || شمعدان. || کیه دان. پیه سوز. (ناظم الاطباء). || چیزی باشد میان...