جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه قف: (تعداد کل: 6)

قف

[قِ] (علامت اختصاری) (اصطلاح تجوید) مرکب از دو حرف «ق» و «ف». «ق» رمز است وقف را و «ف» رمز است کوفی را و یعنی وقف در قرآن نزد کوفیان. (اقرب الموارد).

قف

[قَف ف] (ع اِ) تره. || (ص) سبزی خشک. (منتهی الارب). خشک از سبزیهای گزیده. (اقرب الموارد).

قف

[قُف ف] (ع اِ) جای برجسته از زمین پست تر از کوه. (معجم البلدان). زمین بلند. (منتهی الارب). ما ارتفع من الارض. (اقرب الموارد). سنگهای به هم چسبیده مانند شتران پهلوی هم خوابیده که هیچ زمین همواری میان آنها نباشد، و این خود کوه است ولی ارتفاع ندارد. (اقرب الموارد)...

قف

[قُف ف] (اِخ) موضعی است در سرزمین بابل نزدیک باجَوّا و سورا. شبیب بن بحره اشجعی خارجی که در قتل علی علیه السلام با ابن ملجم دست داشت از اینجاست. (معجم البلدان).

قف

[قُف ف] (اِخ) نام یکی از وادیهای مدینه، و اصمعی در شعر خود از آن یاد کند. (معجم البلدان). رودباری است به مدینه. شاعری چیز دیگری را بر آن افزوده و آن را در شعر خود تثنیه آورده :
کم للمنازل من عام و من زمن
لآل اسماء فالقفین فالرکن.
؟ (از منتهی...

قف

[قِ] (اِ) تنگ. قرابه :
چون خر تشنه خیال هر یکی
از قف تن فکر را شربت مکی.مولوی.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.