جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه فیض: (تعداد کل: 7)

فیض

[فَ] (ع اِ) مرگ. || (ص) اسب تیزرو. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ج، فیوض، افیاض. (اقرب الموارد): اعطاه غیضاً من فَیْضٍ؛ یعنی اندکی از بسیار به وی داد. || (مص) بسیار شدن آب چندانکه روان گردد. (از منتهی الارب). فیوض. فیضان. فیضوضه. (از اقرب الموارد). || لبالب رفتن رود....

فیض

[فَ] (اِخ) رجوع به فیض (ملا محسن) شود.

فیض

[فَ] (اِخ) لقب مطلب بن عبدمناف برادر هاشم بدان جهت که بسیارجود بود. (منتهی الارب).

فیض

[فَ] (اِخ) رود نیل. (منتهی الارب). رجوع به نیل شود.

فیض

[فَ] (اِخ) (ملا محسن) محمد بن مرتضی بن شاه محمود، ملقب به محسن. از بزرگترین علمای امامیهء قرن یازدهم هجری معاصر شاه عباس ثانی است که در فقه و حدیث و تفسیر و فلسفه صاحب نظر و دارای تألیفات گرانبهایی میباشد. وی از پیشروان روش جمع بین اصول شریعت و...

فیض

[فَ] (اِخ) (آیت الله محمد) ابن علی اکبربن محمد. از فقهاء و مراجع بزرگ تقلید و از احفاد ملا محسن فیض کاشانی است. وی به سال 1293 ه . ق. در قم متولد شد و در نجف و سامره از محضر درس اساتید بزرگ آخوند ملا کاظم خراسانی و سیدمحمدکاظم...

فیض

[فَ] (اِخ) علی اکبربن محمد. از نویسندگان و شاعران و خطاطان مشهور قم و پدر مرحوم آیت الله میرزا محمد فیض است. کتیبهء ضریح آستانهء قم به خط ثلث از آثار اوست. تألیفاتی دارد از جمله: 1- جنگ و تذکره ای در ادبیات و حالات شعرای قم. دیوان اشعار وی...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.