جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه غربیب: (تعداد کل: 3)
غربیب
[غِ](1) (ع اِ) نوعی از انگور سیاه باشد. (برهان قاطع) (آنندراج). نوعی انگور سیاه طائفی، و آن از بهترین انگورها باشد. || (ص) پیر که به خضاب موی را سیاه دارد. (منتهی الارب) (آنندراج). || سگ سیاه. (دهار). || اسود غربیب؛ سخت سیاه. (منتهی الارب) (جهانگیری). نیک سیاه. (ترجمان علامهء...
غربیب
[غِ] (اِخ) ابوالحسن غربیب بن خلف بن قاسم الخطیب القیسی المجریطی نزیل «مالقه». از اهل علم بود و دارای تصنیفی است. (از الحلل السندسیه چ 1936م. ج1 ص457).