جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه عهد: (تعداد کل: 3)

عهد

[عَ] (ع مص) باران نخستینِ بهار رسیده شدن. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء): عُهِدَ المکان، به صیغهء مجهول؛ به آن مکان «عِهاده» رسید. (از اقرب الموارد). رجوع به عهاده شود. || مدارا کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || شناختن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-...

عهد

[عَ] (ع اِ) اندرز. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). وصیت. (از اقرب الموارد) :
بدو گفت کاین عهد من یاد دار
همه گفتِ بدگوی را باد دار.فردوسی.
تو عهد پدر با روانت بدار
به فرزندمان همچنین یادگار.فردوسی.
|| پیمان. (منتهی الارب) (آنندراج). پیمان و معاهده و شرط و قرارداد. (ناظم الاطباء). مَوْثِق و میثاق. (از...

عهد

[عَ هِ ] (ع ص) آنکه تیمارداری امور ولایت کند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). دوست دارندهء ولایتها و عهدها، و آنکه عهده دار امور باشد. (از اقرب الموارد).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.