جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه عنقا: (تعداد کل: 2)

عنقا

[عَ] (اِخ) همان عنقاء است که در تداول فارسی زبانان همزهء آن مانند سایر الفهای ممدود، به تلفظ درنیاید. سیمرغ. اشترکا. عنقای مغرب. عنقای مغربی. رجوع به عَنْقاء شود :
بسان مخلب عنقا پدید شد ز افق
و یا چو ابروی زال از نشیمن عنقا(1).
منوچهری.
ابله آن گرگی که او نخجیر با شیران...

عنقا

[عَ] (ع اِ) نام سازی است که گردنی دراز دارد. (از آنندراج) (غیاث اللغات) :
گهی سماع زنی گاه بربط و گه چنگ
گهی چغانه و طنبور و شوشک و عنقا.
فرخی.
مطربانی چو باربد زیبا
چنگ و بربط چغانه و عنقا.مسعودسعد.
به پیروزی و بهروزی نشین می خور به کام دل
به لحن چنگ و طنبور...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.