جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه عفیفه: (تعداد کل: 7)

عفیفه

[عَ فی فَ] (ع ص) مؤنث عفیف. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). زن پارسا؛ أی پاکدامن. (دهار). زن پارسا و پرهیزگار از حرام. (غیاث اللغات) (آنندراج). ذاتی را نامند که او را صفت چیرگی بر شهوت و تملک نفس بغایت باشد. به عبارت دیگر زن سخت پاکدامن را عفیفه گویند....

عفیفه

[عَ فی فَ] (اِخ) دختر احمدبن عبدالله فارقانی اصفهانی. از زنان فاضل و محدث و فقیه بود. به سال 516 ه . ق. متولد شد. و او آخرین کسی است که از عبدالواحد صاحب ابی نعیم روایت کرده است. او را اجازاتی عالی از اهالی اصفهان و بغداد بود که...

عفیفه

[عَ فی فَ] (اِخ) دختر سعید شرتونی (1886 - 1906 م.) از زنان ادیب و نویسندهء معاصر لبنان. برای شرح حال او به اعلام النساء ج 3 رجوع شود.

عفیفه

[عَ فی فَ] (اِخ) دختر محمد بن محمد نویری مکی. از زنان محدث بود. در جمادی الاولای سال 846 ه . ق. متولد شد و حدیث را نزد ابوالفتح مراغی آموخت. وی در ذی حجهء سال 885 ه . ق. درگذشت و در معلاه دفن شد. (از اعلام النساء از...

عفیفه

[عَ فی فَ] (اِخ) دختر یوسف میخائیل صالح کرم. از زنان نویسنده و ادیب معاصر در لبنان بود. (1883- 1924م.) برای شرح او رجوع به اعلام النساء ج 3 شود.

عفیفه

[عَ فی فَ] (اِخ) لیلی دختر لُکَیزبن مره بن اسد. از زنان شاعر عرب در عهد جاهلیت. رجوع به لیلی (بنت لکیز...) شود.

عفیفه

[عَ فی فَ] (ع ص) عفیفه. زن پارسا و باعصمت و باحیا و باشرم و متدین و پاکدامن. ج، عفیفگان. (ناظم الاطباء). و رجوع به عفیفه شود.
توئی که جز تو نپنداشت با بصارت خویش
عفیفه مریم مر پور خویش را پدری.
ناصرخسرو.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.