عفیفه
[عَ فی فَ] (ع ص) عفیفه. زن پارسا و باعصمت و باحیا و باشرم و متدین و پاکدامن. ج، عفیفگان. (ناظم الاطباء). و رجوع به عفیفه شود.
توئی که جز تو نپنداشت با بصارت خویش
عفیفه مریم مر پور خویش را پدری.
ناصرخسرو.
توئی که جز تو نپنداشت با بصارت خویش
عفیفه مریم مر پور خویش را پدری.
ناصرخسرو.