جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عزله: (تعداد کل: 3)
عزله
[عَ زَ لَ] (ع اِ) استخوان سر سرین که به زمین رسد. (منتهی الارب). حَرقَفه و استخوان سر سرین. (اقرب الموارد). و رجوع به حرقفه شود. || (ص، اِ) جِ عازل. (اقرب الموارد). رجوع به عازل شود.
عزله
[عَ لَ] (اِخ) دهی است به یمن از اعمال بَحرانه. (منتهی الارب). عزله بحرانه؛ از قرای یمن است. (از معجم البلدان).