عزله
[عُ لَ] (ع اِمص) دوری و گوشه نشینی، و از آن جمله است حدیث : العزله عباده. (از منتهی الارب). اسم است اعتزال را. (از اقرب الموارد). جدائی. (دهار). گوشه گرفتن ازبرای عبادت، و جدا شدن از زن و فرزند. (آنندراج). خارج شدن از مخالطت و آمیزش با خلق بوسیلهء انزواء و انقطاع. (از تعریفات جرجانی). عزلت. و رجوع به عزلت شود.