[عَ رَ] (نف مرکب) عرق ریزنده. کسی که از بدن او عرق بریزد. (آنندراج). که خوی از اندامش برود. به معنی عرق افشان. (از آنندراج) :
شد آن فصل کز جوش بازار گل
عرق ریز گردد خریدار گل.
ملاطغرا (از آنندراج).
از مسامات بدن خوی بسته می ریزد کنون
پیکر مرد عرق ریز است ابر...