جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عرقی: (تعداد کل: 13)
عرقی
[عَ رَ] (ص نسبی) منسوب به عَرَق. رجوع به عرق شود. || در تداول عامه، آنکه معتاد به بسیار عرق خوردن است. (یادداشت مرحوم دهخدا).
عرقی
[عَ قی ی] (ع ص نسبی) منسوب است به عرقوه. (ناظم الاطباء). رجوع به عرقوه شود.
عرقی
[عِ قی ی] (ص نسبی) منسوب است به عِرقه که آن شهرکی است در مشرق طرابلس شام. و جماعتی از بزرگان بدانجا منسوبند. (از اللباب فی تهذیب الانساب) (از معجم البلدان). رجوع به عرقه شود.
عرقی
[عِ ] (اِخ) خانواده ای از اهل کنعان که در عرقه ساکن بودند، و عرقه در نزد تل عرقه به شمال طرابلس واقع، که پرستندگان عشتاروت در اینجا بودند. (از قاموس کتاب مقدس).
عرقی
[عِ ] (اِخ) لقب احمدبن حمزه بن احمد تنوخی عرقی، مکنی به ابوالحسن است. وی محدث و شافعی مذهب بود و در اسکندریه نزد سلفی حدیث آموخت. تولد او را سال 462 ه . ق. نوشته اند. او در اسکندریه درگذشت و جسد او به مصر حمل شد. (از معجم...
عرقی
[عِ ] (اِخ) لقب احمدبن سلیمان عرقی، مکنی به ابوبکر است. وی محدث بود و از سعیدبن منصور و مهدی بن جعفر و دیگران روایت کرده است. و محمد بن یوسف بن بشر حافظ هروی، از وی روایت کرده است. (از اللباب فی تهذیب الانساب).
عرقی
[عِ ] (اِخ) لقب احمدبن محمد بن حارث بن محمد بن عبدالرحمان بن عرق حمصی یحصبی عرقی است، و نسبت به جد دارد. او محدث بود و از پدر روایت دارد و ابوالقاسم طبرانی از او روایت کرده است. (از اللباب فی تهذیب الانساب).
عرقی
[عِ ] (اِخ) لقب بشربن نصربن منصور عرقی، مکنی به ابوالقاسم است. وی فقیه شافعی مذهب بود و نسبت او به «عرق» یکی از خادمان سلطان، که برید مصر را به عهده داشت، می باشد. تولد بشر در بغداد بود سپس به مصر رفت و به سال 302 ه ....
عرقی
[عِ ] (اِخ) لقب حسین بن عیسی انصاری خزرجی عرقی، مکنی به ابوالرضا است. وی محدث بود و از یوسف بن یحیی و محمد بن عبده و عبدالله بن احمدبن ابی مسلم طرطوسی و محمد بن اسماعیل صائغ و دیگران روایت کرده است. و ابوالحسین بن جمیع و ابوالمفضل محمد...
عرقی
[عِ ] (اِخ) لقب عروه بن مروان عرقی حرار است. وی محدث و امی بود و از عبیداللهبن عمر رقی و موسی بن اعین روایت کرده است. و ایوب بن محمد وزان و خیربن عرفه و یونس بن عبدالاعلی و سعیدبن عثمان تنوخی از او روایت کرده اند. (از معجم...
عرقی
[عِ ] (اِخ) لقب عروه بن مروان جزری عرقی محدث و ساکن شهر عرقه بوده که از عبیداللهبن عمر ورقی و موسی بن اعین و دیگران روایت دارد و ایوب بن محمد وزان و دیگران از او روایت کرده اند. (از اللباب فی تهذیب الانساب).
عرقی
[عِ ] (اِخ) لقب محمد بن حمزه بن احمد عرقی، مکنی بابوالبرکات است. وی محدث بود و به سال 465 ه . ق. در مصر متولد شد و حدیث را نزد خلعی و ابن ابی داود سلفی، و لغت را نزد ابن قطاع آموخت. او به سال 557 ه ....
عرقی
[عِ ] (اِخ) لقب واثله بن حسن عرقی، مکنی به ابوالفیاض است. وی محدث بود و از کثیربن عبید و عمروبن عثمان حمصی و یحیی بن عثمان روایت کرده است. و طبرانی و عبیداللهبن علی جرجانی از او روایت کرده اند. (از معجم البلدان).