جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عذل: (تعداد کل: 4)
عذل
[عَ ذَ] (ع اِمص) سرزنش و ملامت. (از اقرب الموارد). نکوهش. (آنندراج) (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی). و فی المثل سبق السیفُ العذلَ، و یقال أول من تکلم بذلک ضبه بن ادر حین قتل رجلا فی الشهر الحرام فعذله الناس فقال المثل. (منتهی الارب).
عذل
[عَ] (ع مص) نکوهیدن. (منتهی الارب) (آنندراج). ملامت کردن. (تاج المصادر بیهقی). ملامت کردن کسی را. (از اقرب الموارد).
عذل
[عُ ذُ] (ع ص) روزهای نیک گرم. (از قطرالمحیط) (آنندراج) (منتهی الارب).
عذل
[عُذْ ذَ] (ع ص، اِ) جِ عاذل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عاذل شود.