جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه عادل: (تعداد کل: 4)

عادل

[دِ] (ع ص) داددهنده. ج، عدول. (منتهی الارب) (آنندراج). مقابل فاسق. || مشرک که غیر حق تعالی را به حق برابر و شریک سازد. (مهذب الاسماء). و منه قول امرأه للحجاج انک لقاسط عادل؛ أی مشرک. (اقرب الموارد). || راست. درست. مستقیم؛ میزان عادل یعنی ترازوئی راست، مقابل میزان مایل....

عادل

[دِ] (اِخ) نامی از نامهای خدا.

عادل

[دِ] (اِخ) لقب انوشروان است :
همی نازد بعهد میر مسعود
چو پیغمبر به نوشروان عادل.منوچهری.
به آنچه ملک عادل انوشروان کسری بن قباد سعادت ذات... (کلیله و دمنه).

عادل

[دِ] (اِخ) ابن علی بن عادل حافظ معلم. از شعرای سدهء دهم. کتاب «ترجمان» علامهء جرجانی را به ترتیب حروف هجا مرتب کرده است. رجوع شود به الذریعه ج 9 ص 663.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.