عادل
[دِ] (ع ص) داددهنده. ج، عدول. (منتهی الارب) (آنندراج). مقابل فاسق. || مشرک که غیر حق تعالی را به حق برابر و شریک سازد. (مهذب الاسماء). و منه قول امرأه للحجاج انک لقاسط عادل؛ أی مشرک. (اقرب الموارد). || راست. درست. مستقیم؛ میزان عادل یعنی ترازوئی راست، مقابل میزان مایل. (مهذب الاسماء).