جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه طرفه: (تعداد کل: 15)
طرفه
[طَ فَ] (ع اِ) نقطهء سرخی از خون بسته در چشم که از ضربت و جز آن حادث گردد.(1) (منتهی الارب) (آنندراج). نقطه ای سرخ باشد یا کبود که بر سپیدهء چشم افتد. (ذخیرهء خوارزمشاهی). و آن سرخی باشد که اندر چشم پدید آید بسبب زخمی و رنجی که به...
طرفه
[طَ فَ] (ع اِ) یک بار جنبانیدن پلک چشم را. یقال: هو اسرع من طرفه عینٍ. (منتهی الارب) (آنندراج). یک چشم بهم زدن. یک زخم چشم.
طرفه
[طَ رِ فَ] (ع ص) ناقهٌ طرفه؛ شتر ماده ای که بر یک چراگاه قرار نگیرد. || ناقه ای که فروریخته باشد نوک دهن او از پیری. (منتهی الارب) (آنندراج). || اشتری که بر کنارهء مرغزار چرا کند. (مهذب الاسماء).
طرفه
[طُ فَ] (ع اِمص) زخم رسیدگی چشم. اسم است مصدر را. || نوی مال. اسم است طریف و طارف و مطرف را که مال نو است. || (ص، اِ) طُرفه. شگفت و نادر از هر چیزی. طرافه مصدر است از آن. (منتهی الارب) (آنندراج). چیزی که کسی ندیده باشد و...
طرفه
[طَ رَ فَ] (ع اِ) یک درخت گز، واحد طرفاء است. و بها لقب طرفه بن العبد. (منتهی الارب).
طرفه
[طَ فَ] (اِخ) ستاره ای است. (منتهی الارب) (آنندراج). دو کوکب خرد است، یکی از صورت اسد است و ماه برابر آن رسد و جنوبی او را بپوشاند و عرب گویند که این طرف اسد است که ایشان را از کواکب پنجگانهء اسد خوانند و آن منزل نهم است از...
طرفه
[طُ فَ] (اِخ) دختر عبدالله مادر احمد. (منتهی الارب).
طرفه
[طُ فَ] (اِخ) نام زنی بوده است معروفه :
از شمار تو کس طرفه بمهر است هنوز
وز شمار دگران چون در تیم دودر است.
لبیبی.
از شمار تو کس طرفه بمهر است هنوز
وز شمار دگران چون در تیم دودر است.
لبیبی.
طرفه
[طَ رَ فَ] (اِخ) مسجدی است به قرطبه از بلاد اندلس. (معجم البلدان ج6 ص43). مسجد طرفه در قرطبه است. (منتهی الارب).
طرفه
[طَ رَ فَ] (اِخ) ابن الاه بن نضره الفلتان بن منذر. شاعری بوده است. (منتهی الارب).
طرفه
[طَ رَ فَ] (اِخ) خزیمی، از بنی خزیمه بن رواحه. شاعری بوده است. (منتهی الارب).
طرفه
[طَ رَ فَ] (اِخ) خضرمی. محدث است. (منتهی الارب).
طرفه
[طَ رَ فَ] (اِخ) عامری، از بنی عامربن ربیعه. شاعری بوده است. (منتهی الارب).
طرفه
[طَ رَ فَ] (اِخ) لقب عمروبن العبد عبدی. شاعری بوده که بر اثر گفتن این شعر:
لاتعجلا بالبکاء الیوم مطرفا
ولا امیریکما بالدار اذ وقفا
وی را طرفه لقب نهادند. (منتهی الارب). وی از شعراء جاهلیت و سرایندهء دومین قصیده از قصائد معلقات سبع است و از قبیلهء ربیعه بوده است. و وی...
لاتعجلا بالبکاء الیوم مطرفا
ولا امیریکما بالدار اذ وقفا
وی را طرفه لقب نهادند. (منتهی الارب). وی از شعراء جاهلیت و سرایندهء دومین قصیده از قصائد معلقات سبع است و از قبیلهء ربیعه بوده است. و وی...
طرفه
[طَ رَ فَ] (اِخ) ابن عرفجه. صحابی است. اصیب انفهُ یوم الکلاب فاتخذها من ورق فأنتن، فرخص له فی الذهب. (منتهی الارب). و رجوع به الاصابه ج 3 ص284 شود.