جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ضیق: (تعداد کل: 7)

ضیق

[ضَ] (ع اِ) جِ ضَیْقه. (منتهی الارب).

ضیق

[ضَ] (اِخ) از قرای یمامه. و آن را ضیق قرقری نیز گویند. (معجم البلدان).

ضیق

[ضَ] (ع ص) تنگ. || (اِ) تنگی. || شک که در دل گذرد. (بکسر اول نیز آید). || آنچه باعث تنگی سینه باشد. (منتهی الارب). تنگی در دل و سینه. (منتخب اللغات).

ضیق

[ضَ / ضی] (ع مص) تنگ شدن. (منتخب اللغات) (تاج المصادر) (زوزنی) (منتهی الارب) (دهار). || بخیل شدن مرد. || نگنجیدن چیز در چیزی. (منتهی الارب).

ضیق

(ع اِ) جِ ضیقه. (منتهی الارب).

ضیق

(ع ص) ضد سعه. تنگ. (منتهی الارب) (منتخب اللغات) (مهذب الاسماء). || (اِ) شک در دل. شک که در دل گذرد (بفتح اول نیز آید). (منتهی الارب). || (اِمص) تنگدستی. درویشی. || آنچه گاهی گشاده باشد وقتی تنگ، مانند سرای و جامه. (منتهی الارب). تنگی در خانه و جامه و...

ضیق

[ضَیْ یِ] (ع ص) تنگ. (منتهی الارب) (منتخب اللغات) (مهذب الاسماء). گویند: ضیق لیق؛ اتباع. (مهذب الاسماء) :
خانهء گهواره و ضیق مدار
تا تواند کرد بالغ انتشار.مولوی.
|| بخیل. (منتخب اللغات).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.