ضیق
[ضَیْ یِ] (ع ص) تنگ. (منتهی الارب) (منتخب اللغات) (مهذب الاسماء). گویند: ضیق لیق؛ اتباع. (مهذب الاسماء) :
خانهء گهواره و ضیق مدار
تا تواند کرد بالغ انتشار.مولوی.
|| بخیل. (منتخب اللغات).
خانهء گهواره و ضیق مدار
تا تواند کرد بالغ انتشار.مولوی.
|| بخیل. (منتخب اللغات).