جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه صداق: (تعداد کل: 1)
صداق
[صَ / صِ] (ع اِ) کابین زن. ج، صُدق. صُدُق. (منتهی الارب). کابین و مهر زن. (غیاث اللغات). کاوین. (مهذب الاسماء) (ربنجنی). مهر. (صراح). کابین. (دهار) (ربنجنی). صدقه. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). دست پیمان. (منتهی الارب). نحله. شیربها. بضع :
عروس طبع بر او عقد بستم از سر عقل
بدان صداق که...
عروس طبع بر او عقد بستم از سر عقل
بدان صداق که...