جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شیراز: (تعداد کل: 4)
شیراز
(اِ) نانخورشی که شبت را ریز کرده با ماست در مشکی بیامیزند و قدری شیر بر آن ریزند و چند روز بگذارند بماند تا ترش گردد سپس با نان خورند. (از برهان) (ناظم الاطباء). دوغی که شبت در آن کنند و در مشکی یا کیسه ای آویزند، ماستینه گویند و...
شیراز
(اِخ) نام شهری دلگشا در فارس که اکنون حاکم نشین این مملکت است و شراب آنجا در خوبی معروف همهء عالم و موطن شیخ سعدی و خواجه حافظ و مقبرهء آنها در این شهر مزار عامه. (ناظم الاطباء). نام شیراز ظاهراً در الواح عیلامی مکشوف در تخت جمشید به صورتهای:
Ti-ra-is-si-ish,...
Ti-ra-is-si-ish,...
شیراز
(اِخ) دهی است از بخش رضوانده شهرستان طوالش. سکنهء آن 354 تن. آب آن از رودخانهء چاف رود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
شیراز
(اِخ) دهی است از بخش عجب شیر شهرستان مراغه. سکنهء آن 984 تن. آب از قلعه چای و چشمه و چاه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).