جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه شرر: (تعداد کل: 2)

شرر

[شَ رَرْ] (ع اِ) پارهء آتش که بجهد. شرره یکی. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). لخشهء آتش؛ یعنی سرشک آتش. (مجمل اللغه). آتشپاره. (آنندراج). یک پارهء آتش. (غیاث اللغات). سرشک آتش. (دهار). خُدره. (ترجمان علامهء جرجانی). جرقه. شرارهء آتش. خدرک : اِنها ترمی بشرر کالقصر؛ به درستی که آن (آتش)...

شرر

[شِ رَرْ] (ع مص) بد شدن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (دهار). شر. رجوع به شَرّ شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.