جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه سپردن: (تعداد کل: 3)
سپردن
[سِ پَ / پُ دَ] (مص) (از: سپر = سپار + دن، پسوند مصدری) اسپاردن سپاردن سپردن (حاشیهء برهان قاطع چ معین) چیزی پیش کسی امانت گذاشتن و تسلیم کردن (برهان) (آنندراج) (غیاث) واگذاشتن بازگذاشتن تحویل دادن : پادشا سیمرغ دریا را ببرد خانه و بچه بدان طیطو سپردرودکی به...
سپردن
[سِ / سَ پَ / پُ دَ] (مص) طی کردن و راه رفتن (برهان) (آنندراج) طی کردن مسافت رفتن راه : بکامی سپرد از ختا( 1) تا ختن بیک تک دوید از بخارا به وخش شاکر بخاری اگر کوه آتش بود بسپرم از این ننگ خواریست گر نگذرم فردوسی (شاهنامه...
سپردن
[سُ پُ دَ] (مص) به انتها رسانیدن و تمام کردن (غیاث).