[سَ] (ع ص) بیمار (غیاث) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب) (آنندراج) : زین نکته های بکرند آبستنان حسرت مشتی سقیم خاطر جوقی سقیم ابترخاقانی در ره عمر شتابان روز و شب ای برادر گر درستی یا سقیممولوی چون مزاج آدمی گلخوار شد زرد و بدرنگ و سقیم و خوار شدمولوی گفتندش...