[سَ دَ] (ع اِمص) سعاده : حسودانت را داده بهرام نحس ترا بهره کرده سعادت زواشاورمزدی از درگه شهنشه مسعود با سعادت زیبا به پادشاهی دانا به شهریاری منوچهری گفتم [ ابونصر مشکان ] سعادت بنده آن است که پیش خدمت خداوند باشد (تاریخ بیهقی) سعادت با این یار است...