جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ساعت: (تعداد کل: 3)
ساعت
[عَ] (ع اِ) ساعه نزد فقها عبارت است از جزئی از زمان (کشاف اصطلاحات الفنون) پاره ای از روز و شب مدتی نامعلوم وقت و زمان نامعین مدتی از زمان و بیشتر کوتاه اَنی : بَرِ چشمه ساران فرود آمدند یکی ساعت از رنج دم برزدندفردوسی نیک دانی که به...
ساعت
[عَ] (ع اِ) آلتی که بدان تعیین وقت و هنگام کنند (ناظم الاطباء) آلتی که بدان وقت را بحسب ساعات شناسند و این لغت مولده است (المنجد) دستگاهی است مصنوع که بدان تعیین گذشتن زمان کنند و گذشته و ماندهء روز و شب دانند وقت شمار وقت نما وقت سنج...
ساعت
( [عَ] (ع اِ)( 1) (گل) گلی است از تیرهء گل آویز( 2) و علت تسمیهء آن این است که پرچمهای آن شبیه عقربک ساعت است ( 1 Passiflore (2) - Passifloracees -.