جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه زهرا: (تعداد کل: 4)
زهرا
[زَ] (اِ) زَهْره و دلیری (ناظم الاطباء) و رجوع به زَهره شود.
زهرا
تازی( 1) بمعنی درخشان روشن درخشنده روی و در اشعار فارسی این « زهراء » [زَ] (از ع، ص) زهراء (فرهنگ فارسی معین) از کلمه اغلب صفت زُهْره( 2) آمده است، بمعنی زهرهء درخشان و تابنده : گهی چون آینهء چینی نماید ماه دوهفته گهی چون مهرهء سیمین نماید زهرهء...
زهرا
[زَ] (اِخ) نام بلوکی است به قزوین (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) دهستان بخش بوئین شهرستان قزوین (دائره المعارف فارسی) رجوع به زهراوی و بوئین شود.
زهرا
[زَ] (اِخ) دهی از دهستان مغان است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 109 تن سکنه دارد (از فرهنگ جغرافیایی ( ایران ج 4.