[زَ] (نف مرکب) زمین گیرنده آنکه به سبب مرض یا پیری نتواند از جای خود برخیزد (فرهنگ فارسی معین) کنایه از چیزی که از جای خود نتواند جنبد (آنندراج) مبتلا به فالج و بر جای مانده (ناظم الاطباء) افکار زمن حارض احریض محرض حرض معقد (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :...