زمین گیر

معنی زمین گیر
[زَ] (نف مرکب) زمین گیرنده آنکه به سبب مرض یا پیری نتواند از جای خود برخیزد (فرهنگ فارسی معین) کنایه از چیزی که از جای خود نتواند جنبد (آنندراج) مبتلا به فالج و بر جای مانده (ناظم الاطباء) افکار زمن حارض احریض محرض حرض معقد (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : چون داغ لاله است زمین گیر آه ما از دل به لب نمیرسد افغان سوخته صائب (از آنندراج) عجب دارم از این بخت زمین گیر که چون آهم قرین سرفرازیست طالب آملی (ایضاً) - زمین گیر شدن؛ بر جای مانده و ناتوان شدن از پیری یا جز آن مبتلا بمرض فالج شدن از حرکت بازمانده شدن : زآن آمده در عشق مرا پای بدرد تا در سر کوی تو زمین گیر شدمخاقانی روح را جسم گران مانع شبگیر شده ست جای رحم است به سیلی که زمین گیر شده است صائب (آنندراج).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.