جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه زرگر: (تعداد کل: 6)
زرگر
پسوند صنعت و شغل) کسی که با زر کار ،« گر » + « زر » : [زَ گَ] (ص مرکب) بمعنی زرساز (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین) (از کند آن که آلت زرین سازد (حاشیهء برهان چ معین) صیاغ صواغ صائغ (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) و بمعنی اعم آنکه ادوات...
زرگر
[زَ گَ] (اِخ) خلیل در رشت صرافی می کرد و بخدمت جمشیدخان تردد داشت حسب الامر، جمشیدنامه را نوشت ولی شهرت نیافت این ابیات از آن کتاب است : ز بسیاری نیزه داران جنگ هوا بر سنین و سنان گشت تنگ نمایان ز قربان کمان در جدال چو ( از...
زرگر
[زَ گَ] (اِخ) دهی از دهستان پشت بسطام است که در بخش قلعه نو شهرستان شاهرود واقع است و 125 تن سکنه دارد (از فرهنگ ( جغرافیایی ایران ج 3.
زرگر
[زَ گَ] (اِخ) دهی از دهستان بشاریات است که در بخش آبیک شهرستان قزوین واقع است و 200 تن سکنه دارد (از فرهنگ ( جغرافیایی ایران ج 1.
زرگر
( [زَ گَ] (اِخ) دهی از دهستان حومهء بخش مرکزی شهرستان اهر است که 248 تن سکنه دارد (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4.
زرگر
[زَ گَ] (اِخ) دهی از دهستان مغان است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 407 تن سکنه دارد (از فرهنگ ( جغرافیایی ایران ج 4.